مشتری، مهمترین دارایی هر سازمان به حساب میآید و تمام تلاشها صرفا در نحوه ارائه خدمات به ارزش پیدا میکند. لذا حفظ مشتری مهم ترین خط مشی هر مؤسسه به شمار میآید و در نتیجه سازمان برای حفظ او باید از خصوصیت روحی، رفتاری، عادات و رسوم او مطلع باشد تا با ارائه واکنتش مناسب و به موقع در مقابل گفتار و رفتار او فرصتهایی را ایجاد و آز آنها بهره برداری کند (صالحی و همکاران 1384).
مشتریان دائمی به دلیل استمرار سفارشها و سودآوری بیشتری که عاید مؤسسه میکنند باید مورد توجه قرار گیرند، و کمترین غفلت و اشتباه در برخورد با آنان، صدمات جبران ناپذیری را عاید سازمان خواهد کرد. نباید فراموش کرد که مشتریان دائمی امروز، همان کسی هستند که سازمان تا دیروز برای به دست آوردن آنها، زحمات طاقت فرسایی را متحمل شده است. به عنوان مثال، در زمینه حلقه ارتباطی با مشتریان باید دانست که:
الف- هزینه جذب یک مشتری جدید بین 5 تا 11 برابر حفظ مشتری قدیم است.
ب- وجود تعداد زیادی از این مشتریان ما به مباهات و سرمایه اعتباری سازمان است.
درک این مطلب کاملاً ضروری ایت که مشتریان قدیم برای ما بسیار پر اهمیت و سودآورند. سازمان به دو دلیل نیاز به جذب مشتریان جدید دارد. اولا هر سازمان نیاز به توسعه و پیشرفت دارد. اولاً هر سازمان نیاز به توسعه و پیشرفت دارد. ثانیاً به دلیل از دست دادن مشتریان قدیم در هر دوره زمانی که به طور طبیعی اتفاق میافتد. اما مشتریان قدیم که عناوین دیگری مثل مشتریان ارزشی و مشتریان وفادار را هم با خود به همراه دارند برای سازمان حائز اهمیت فراوانند (صالحی و همکاران 1384).
مشتریان پردرآمد به دلیل خریدها و سفارشهای گران قیمتتر و سودآوری بیشتری که عاید مؤسسه میکنند باید مورد توجه قرار گیرند، نباید فراموش کرد طبق قانون پاره تو 80 درصد درآمد و سودآوری شرکت حاصل خرید 20 درصد از مشتریان میباشد اما طبق سومین راهبرد پورتر یعنی راهبرد تمرکز بر نوع خاصی از محصول، سازمان میکوشد تا بر بخشهایی خاص از بازار یا گروههایی خاص از خریدار متمرکز شود. شرکت می خواهد از طریق کاهش هزینهها و یا متمایز ساختن محصول و محدود کردن بازار به این هدف دست یابد. از ویژگیهای این راهبرد میتوان داشتن انعطاف پذیری در دادن پاداش و برقرار کردن روابط صمیمی با کارکنان، ارائه خدمات لازم به مشتری برای افزایش وفاداری مصرف کنندگان، دادن اختیارات نسبتاً زیاد به کارکنان جهت تماس و تأمین نیازهای مشتریان و ترکیبی از تهای بالا در جهت هدفهای مشخص راهبردی را بر شمرد (صالحی و همکاران 1384).
مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM) میتواند هزینه تراکنشها یا عدم اطمینان مشتریان را کاهش دهد، که در نتیجه ارتباط بین مصرف کننده و مؤسسه را ارتقا میدهد. کورزبی و همکاران (1990) پیشنهاد دادند که CRM میتواند RQرا ارتقا دهد، یک عامل مهم در ارزیابی اینکه آیا ارتباط بین مؤسسه و مشتری قوی است یا ضعیف، خوب یا بد (کومار و همکاران، 1995 (. گاربارینو و جانسون (2009) دریافتند که مشتریانی با ارتباط قویتر با مؤسسه دارای تشخیص بسیار مثبتتری از کارهای XRM مؤسسه و عموما دیدگاههای مثبتتری از عوامل RQ هستند مانند: درجه اعتماد، رضایت و تعهد. از آنجایی که اعتماد، رضایت و تعهد اساس RQ هستند (گابارینو و جانسون 2009)، CRM به طور واضح اثر مثبتی بر RQ دارد.
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
درباره این سایت